فناوریهای شناسایی و ردیابی

بارکد ، RFID ، شناسایی با امواج رادیویی ، ردیابی ، ردگیری، ردیابی ماهواره ای ، GPS ، بینایی ماشین ، بیومتریک ، کارت هوشمند، سنسور

فناوریهای شناسایی و ردیابی

بارکد ، RFID ، شناسایی با امواج رادیویی ، ردیابی ، ردگیری، ردیابی ماهواره ای ، GPS ، بینایی ماشین ، بیومتریک ، کارت هوشمند، سنسور

تو در زیر پوست منی

مدیریت دارو و غذا در اکتبر 2004 استفاده از وری چیپ (verichip) را در بدن انسان‌ها تأیید کرد. وری چیپ یک ریزتراشه به اندازه‌ی یک دانه‌ی برنج است که با یک تزریق ساده در زیر پوست جا گذاشته می‌شود. مثل بارکد تولیدات مصرفی، این ریزتراشه اطلاعات رمزی را ذخیره می‌کند و با یک اسکنر خوانده می‌شود. این ریزتراشه امکان «چک شدن» ما را مثل یک شماره‌ی امنیت اجتماعی دوسویه که در بدن جاگذاری شده است فراهم می‌آورد.

سازنده‌ی این تراشه راه‌حل کاربردی دیجیتال (Applied Digital Solutions) در ابتدا بر این نکته تأکید کرده بود که این قطعه کاربردهای بالقوه‌ای در زمینه‌ی پزشکی دارد. این مرکز گفته است که فقط با پرداخت 150 تا 200 دلار می‌توانید تمام تاریخچه‌ی پزشکی خود را ـ از قبیل آلرژی‌ها، درمان‌های دارویی، بیماری‌های گذشته و نظایر اینها ـ به شکل کد درآورید و آن را روی بدن خود کار بگذارید. به این ترتیب دکتر یا سایر متخصصین پزشکی می‌توانند با یک اسکن سریع به این اطلاعات، قبل از شروع درمان دسترسی داشته باشند. اطلاعات را می‌توان هم بر روی خود تراشه‌ها بارگذاری کرد و هم می‌توان آنها را در بانک‌ داده‌هایی وارد نمود که اسکن کردن تراشه در واقع قفل ورود به این بانک را باز می‌کند.

وری چیپ یکی از آخرین نسخه‌های یک تکنولوژی شگفت‌انگیز است: تراشه‌های شناسایی با فرکانس رادیویی (RFID) که آن قدر کوچک هستند که می‌توان آنها را در داخل بدن کار گذاشت اما بیشتر، استفاده‌ی تجاری دارد. تجار برای ردیابی موجودی‌هاشان و شرکت‌های حمل و نقل برای ثبت محموله‌هاشان از این تراشه‌ها استفاده می‌کنند. علاوه بر این مدیران حیات وحش، کشاورزان و دارندگان حیوانات خانگی از جمله کسانی هستند که به استفاده از این تراشه‌ها علاقه‌منداند. یک میلیون تراشه از این نوع در حیوانات خانگی و دام‌ها کار گذاشته شده است. در حال حاضر تنها عده‌ی کمی از مردم (طبق آمار تابستان 2004 حدود یک هزار نفر) خواستار کارگذاری این تراشه در بدن‌شان بوده‌اند و بیشترشان هم در کشوری غیر از ایالات متحده زندگی می‌کنند. در مکزیک، کارگزاران بلندپایه‌ی قضایی این تراشه‌ها را در اختیار دارند، به این ترتیب پلیس می‌تواند در صورت ربوده شدن، آنها را ردیابی کند. در بارسلون طبق گفته‌ی آسوشیتدپرس از این تراشه‌ها برای شناخته شدن عنوان افراد مهم (VIP) استفاده می‌کنند و از طریق ارتباط با به بانک‌های اطلاعاتی، به جریان پرداخت پول‌شان سرعت می‌دهند، درست مثل استفاده از کارت‌های هوشمند.

سیستم خدمات درمانی هم قطعاً از وجود چنین تراشه‌هایی بسیار سود خواهد برد چرا که دسترسی به سابقه‌ی پزشکی بیماران از این راه سریع‌تر و راحت‌تر است. دولت بوش متعهد به پرداختن بیش از صد میلیون دلار شده تا تمام گزارش‌ها و پرونده‌ها را از شکل کاغذ و مکتوب به شکل الکترونیک تبدیل کنند. به تعداد بیمارانی که هر روز از این مرکز به آن مرکز خدمات درمانی مراجعه می‌کنند بیشتر می‌شود و این خطر وجود دارد که در جریان این نقل و انتقالات پرونده‌ی مکتوب پزشکی‌شان آسیب ببیند، به این ترتیب کار درمان با مشکل مواجه شود. اما این ریزتراشه‌ها هم چند سؤال اساسی را برمی‌انگیزاند. واضح‌ترین آنها، داشتن پتانسیل برای تخریب و از بین بردن حریم خصوصی است. سناتور پاتریک لیهی (Patrick Leahg) عضو جبهه‌ی دموکرات از ایالت ورمونت بیانیه‌ای را قرائت کرد که در آن به نگرانی‌هایی اشاره شده بود که تأیید این تراشه‌ها از سوی مدیریت غذا و دارو (FDA) ایجاد کرده بود. به گفته‌ی او FDA و نیز وزارت بهداشت و خدمات انسانی در پاسخ به این سؤال که این تکنولوژی جدید تا چه حد حریم خصوصی، ایمنی و آزادی‌های فردی را در نظر گرفته است سکوت کرده‌اند. سایر کسانی که طرفدار حفظ حریم خصوصی هستند نگرانی‌های دیگری را درباره‌ی پتانسیل ردیابی زندانیان، زندانیانی که به صورت مشروط آزاد شده‌اند و یا مهاجران غیرقانونی بیان کرده‌اند. شرکتی که این ریزتراشه‌ را ساخته، در حال حاضر خدماتی ارایه می‌دهد که «فرشته‌ی دیجیتالی» (Digital Angel) نام دارد. این سرویس به مشتریان اجازه می‌دهد که حیوانات، هواپیماها و حتی اشخاصی را که از پی‌جوها یا ساعت‌های مچی با سیستم موقعیت‌یابی جهانی را ردیابی کنند. کارگذاری تراشه‌ی مجهز به GPS هم‌اکنون قابل انجام است. طبق گزارش نشریه‌ی کریستین سانیس مانیتور (christian science manitor)، در تابستان گذشته شرکت وری چیپ اعلام کرد که در حال توسعه تکنولوژی‌ای است که تراشه‌ را قادر می‌سازد با سیستم ماهواره‌ای کار کند، به این ترتیب بهتر می‌تواند افراد گم شده را پیدا یا ردیابی کند. به احتمال زیاد بسیاری از مردم از این قطعات ردیابی خوش‌شان خواهد آمد. مثل کسانی که بیماران آلزایمری، سایر انواع بیماری‌های مربوط به حافظه و عقل دارند، والدینی که نگران فرزندان‌شان در کودکستان‌ها و مهدکودک‌ها هستند ـ. اما آنچنان که برای استاین‌هارد عضو انجمن آزادی‌های فردی آمریکا به رادیو ملی گفته است، این تکنولوژی می‌تواند حقیقتاً کلیدی باشد برای سیستم جهانی ردیابی. بری اضافه می‌کند که: «دولت می‌خواهد این قطعات را درون پاسپورت حدود 20 میلیون آمریکایی کار بگذارد». بعد از حوادث یازده سپتامبر قرار بر این شده بود که تراشه‌های اطلاعاتی را درون گواهی‌نامه‌های رانندگی هم کار بگذارند. معاوضه‌ی حریم خصوصی با ایمنی حتی آینده را هم مخدوش خواهد کرد، همچنان که لزوم یافتن افراد خطرناک جامعه را به سویی می‌برد که در آن هر کس، هر جا و همیشه قابل ردیابی است.

طرح حریم خصوصی سالم به مصرف‌کنندگان هشدار می‌دهد که درباره‌ی نوع اطلاعاتی که در این وری‌چیپ‌ها بارگذاری می‌کنند محتاط باشند. آمار حیاتی درباره‌ی آلرژی‌ها و گروه خون اشکالی ندارد اما «آیا شما واقعاً دوست دارید کسی که آلرژی شما را درمان می‌کند بداند که مثلاً شما ساعت 3 عصر برای مشکل مغزی‌تان به پزشک مراجعه کرده بودید یا در ساعت 5 عصر سقط جنین داشته‌اید»؟

تولیدکنندگان وری‌چیپ اطمینان دارند که می‌توانند هم بر هراس درباره‌ی حریم خصوصی غلبه کنند و هم بر «عوامل ترس‌آوری» که این تراشه‌های قابل کارگذاری مجسم می‌کنند. اسکات سیلورمن ریاست مرکز راه‌حل‌های کاربردی دیجیتال در ماه اکتبر؛ در روزنامه‌ی نیویورک تایمز گفته بود که تأیید‌یه‌ی مدیریت دارو و غذا قدمی بزرگ در این راستا بود. این شرکت همچنین برنامه‌ی بازاریابی بزرگی به راه انداخته و نام آن را «تراشه‌دار شوید» گذاشته است. این برنامه، تبلیغاتی است برای فروش محصولا‌ت‌اش. در سال 2002، وایرد نیوز گزارش داد که مرکز راه‌حل‌های کاربردی دیجیتال برای صد هزار نفر اولی که متقاضی کارگذاری این تراشه‌ها شوند تخفیف در نظر گرفته است. این مرکز، وری‌چیپ را علاوه بر تکنولوژی پزشکی، به عنوان تکنولوژی ایمنی هم به فروش می‌رساند و بر این نکته تأکید دارد که این تراشه‌ها برای کنترل دسترسی به ساختارهای فیزیکی نظیر مراکز نیروگاه‌های هسته‌ای و نیز برای کاهش تقلب‌های مالی در مؤسسات مالی مختلف هم کاربرد دارند.

مدافعان حریم خصوصی و آزادی‌های فردی به هشدار‌های‌شان به خریداران وری‌چیپ ادامه خواهند داد. اما گروه دیگری نیز وجود دارد که درباره‌ی کارگذاری این تراشه‌ها در بدن انسان نگران است: مسیحیت بنیادگرا. معتقدانی که به پیش‌گویی‌های کتاب وحی به طور کامل ایمان دارند و آن را می‌فهمند، بسیار مراقب تکنولوژی‌هایی هستند که تداعی‌کننده‌ی «نشان حیوان صفتی» در جهان است: یکی از ابزار ضدمسیحیت که در بخش 13 کتاب مقدس این گونه توصیف شده است: «و او باعث می‌شود همه، از کوچک و بزرگ، فقیر و غنی، رها و دربند نشانی در دست راست یا پیشانی‌شان داشته باشند، آن چیزی است که هیچ کس در امان نخواهد بود هر آن که این نشان را خرید و فروش نکند». نگرانی درباره‌ی وری‌چیپ‌ها اخیراً به حدی افزایش یافته که شبکه‌ی خبری مسیحیت درباره‌ی این که آیا این تراشه‌ها و سایر تراشه‌ها همان نشان حیوان (دیو)صفتی هستند، از عالم انجیل و استاد دانشگاه ریگنت، جوزف کیکاسولا این موضوع را سؤال کرد. او سعی کرد که مخاطبان را آرام کند، سپس گفت: «نظر من منفی است. من گمان می‌کنم که کتاب مقدس آشکارا می‌گوید که نشان حیوان‌صفتی برای خرید و فروش است و نیز چیزی است اجباری، یعنی از جانب دولت اجباری می‌شود. اما این ریزتراشه‌ها برای مقاصد خوبی چون پرونده‌های پزشکی و کودکان گمشده طراحی شده‌اند. اینها برای خرید و فروش نیستند، آن گونه که در کتاب مقدس توصیف شده».

اما گذشته از نگرانی‌های ضدمسیحیت، چیزی در این باره عجیب است که بدن را در تقابل و تعامل با ماشین‌ها قرار می‌دهد. بدون نیاز یا امکان مسیر (جهت) فعال. وقتی بازی ویدئویی بازی می‌کنیم یا از ماشین‌هایی خودپرداز (ATM) استفاده می‌کنیم. ما کنترل کننده‌ی تمام روند و فرآیند هستیم، هر زمان که به این تعامل دست می‌زنیم.

هنگامی که یکی از این وری‌چیپ‌ها را در بدن خود داشته باشیم، به این معنی است که می‌توانند ما را به طور غیرفعال اسکن کنند. چه بخواهیم چه نخواهیم، اطلاعات‌مان را از طریق اسکن کردن می‌خوانند. شکی نیست که این فراهم آوردن اطلاعات به شکل فوری بخشی از تقاضا است و مطمئناً موهبتی است برای قربانیان حوادث یا در ردیابی افراد خطرناک. اما ما در قبال به دست آوردن چنین امنیت و کارآیی چیزی را از دست می‌دهیم و آن از دست دادن کنترل است ـ دادن خود به چیزی یا کسی که تنها خدا می‌داند و نقض بدیع انسان (از بعد زیست‌شناشی) و شاید قدمی بسیار کوچک در راستای آینده‌ای نیمه انسانی و نیمه ماشینی یا سایبرگ «Cyborg».

نویسنده: هنرى - مالوا

مترجم: ساره - حبیبی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد